julietafsungar

julietafsungar

julietafsungar
julietafsungar

julietafsungar

julietafsungar

مقاله بررسی تفاسیر آیات قرآنی در زمینه مفاهیم ادبی، دینی

مقاله بررسی تفاسیر آیات قرآنی در زمینه مفاهیم ادبی، دینی در 362 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی معارف اسلامی
بازدید ها 33
فرمت فایل doc
حجم فایل 668 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 362
مقاله بررسی تفاسیر آیات قرآنی در زمینه مفاهیم ادبی، دینی

فروشنده فایل

کد کاربری 6017
کاربر

مقاله بررسی تفاسیر آیات قرآنی در زمینه مفاهیم ادبی، دینی در 362 صفحه ورد قابل ویرایش


انسان کامل


حمد:بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ(1)((به نام خداوند رحمتگر مهربان.))

? بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ? : همانا به واسطه صورت انسان کامل که جامع رحمت عامه (رحمانیه) و رحمت خاصه (رحیمیه) و مظهر ذات الهی به اعتبار جمیع صفاتش شروع کرده و می خوانم در این صورت انسانی همان اسم اعظم الهی است که حضرت رسول اکرم (ص) در حدیث «اوتیت جوامع الکلم و بعثت لأتم مکارم الاخلاق» به این مطلب اشاره فرموده اند زیرا کلمات همان حقائق موجودات و اعیان ثابته آنها می باشند و مکارم اخلاق، کمالاتی است که مصدر کارهای آنهاست که جملگی آنها در کون جامع انسانی گرد آمده است.

[اگر حروف بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ را جدا از هم بنویسیم را جدا از هم بنویسیم 22 حرف است و اگر آنرا پیوسته بنویسیم 18 حرف ملفوظ دارد و 19 حرف مکتوب پس حروف مکتوب بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ] نوزده حرف می باشد که اشاره به آنها [هیجده هزار عالم= هر حرف در ازاء هزار عالم با تفاصیل آنها] و عالم انسانی می باشد و انسان با وجود اینکه متعلق به عالم حیوانی است اما به اعتبار شرافت و جامعیتش [نسبت به اسماء الهی یا حضرات چهارگانه دیگر] عالم دیگری است دارای شأن و جنسیت متفاوت از عالم حیوانی.



بقره:وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنّی جاعِلٌ فِی اْلأَرْضِ خَلیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فیها مَنْ یُفْسِدُ فیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قالَ إِنّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ(30)((و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت: «من در زمین جانشینى خواهم گماشت»، [فرشتگان‏] گفتند: «آیا در آن کسى را مى‏گمارى که در آن فساد انگیزد، و خونها بریزد؟ و حال آنکه ما با ستایش تو، [تو را] تنزیه مى‏کنیم؛ و به تقدیست مى‏پردازیم. » فرمود: «من چیزى مى‏دانم که شما نمى‏دانید. »))

? وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ? [و این گفتار ملائکه] به این دلیل بود که از ظهور حقایق الهی و اوصاف ربانی در انسان ناآگاه بودند که این ظهور به جهت وجود جهات الهی جمعی در برداشتن تمامی عوالم [شهادت و غیب] در درون انسان می باشد.

آل‏عِمرَان‏:نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقّ‏ِ مُصَدِّقًا لِما بَیْنَ یَدَیْهِ وَ أَنْزَلَ التَّوْراةَ وَ اْلإِنْجیلَ(3)

((این کتاب را در حالى که مؤیّد آنچه [از کتابهاى آسمانى‏] پیش از خود مى‏باشد، به حق [و به تدریج‏] بر تو نازل کرد، و تورات و انجیل را. . .))

? نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقّ? یعنی با تنزیل کتاب بر تو ترا به مرتبه به مرتبه و درجه به درجه ترقی داد کتابی که نشانگر علم توحید حق به اعتبار جمع همان عقل قرآنی است.



انعام:وَ ما قَدَرُوا اللّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قالُوا ما أَنْزَلَ اللّهُ عَلى‏ بَشَرٍ مِنْ شَیْ‏ءٍ قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْکِتابَ الَّذی جاءَ بِهِ مُوسى‏ نُورًا وَ هُدًى لِلنّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَراطیسَ تُبْدُونَها وَ تُخْفُونَ کَثیرًا وَ عُلِّمْتُمْ ما لَمْ تَعْلَمُوا أَنْتُمْ وَ لا آباؤُکُمْ قُلِ اللّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فی خَوْضِهِمْ یَلْعَبُونَ(91)(( و آنگاه که [یهودیان‏] گفتند: «خدا چیزى بر بشرى نازل نکرده»، بزرگى خدا را چنانکه باید نشناختند. بگو: «چه کسى آن کتابى را که موسى آورده است نازل کرده؟ [همان کتابى که‏] براى مردم روشنایى و رهنمود است، [و] آن را به صورت طومارها درمى‏آورید. [آنچه را] از آن [مى‏خواهید] آشکار و بسیارى را پنهان مى‏کنید، در صورتى که چیزى که نه شما مى‏دانستید و نه پدرانتان، [به وسیله آن‏] به شما آموخته شد. » بگو: «خدا [همه را فرستاده‏]»؛ آنگاه بگذار تا در ژرفاى [باطل‏] خود به بازى [سرگرم‏] شوند.))

? وَ ما قَدَرُوا اللّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قالُوا ما أَنْزَلَ اللّهُ عَلى‏ بَشَرٍ مِنْ شَیْ‏ءٍ? یعنی آنگونه که شایسته اوست او را نشناخته اند چرا که در تنزیه حق مبالغه به اندازه ای می کنند که او را از بندگانش دور کرده تا جایی که ممکن نیست چیزی از علم و کلامش بر بندگانش نازل گرد و اگر آنگونه که شایسته اوست او را می‌شناختند که وجود به واسطه اوست و جمله عالم غیب باطنیش و برای هر باطنی ظاهری وجود دارد پس چه مشکلی است که برخی از صفاتش بر مظهر بشری اش ظهور یابد بلکه برای علم باطنی و حکمت او مظهری جز انسان کامل وجود ندارد پس نبی به اعتبار صورت ظاهریش ظاهر حق است و به اعتبار باطنش باطن حق علمش را بر قلب او نازل ساخته و بر زبانش جاری می سازد تا خلق را به سوی ذات الهی دعوت کند و هرگز به دوگانگی نخواند مگر به اعتبار تفصیل در صفات حق اگر به اعتبار وحدت بنگریم چیزی جز او وجود ندارد- نه نبی و نه غیر او- اما اگر به اعتبار تفصیل صفات و اسمائش بنگریم پیامبری ظهور می یابد که تابع اسمی از انبیاء اوست و در مرحله بعد به اسمی از اسماء اوست و در مرحله بعد به اسمی از اسماء او تبدیل می شود و اگر این پیامبر دارای مقام نبوت تام باشد به اسم اعظم الهی تبدیل می گردد که درهای خزائن غیب و وجود و حکمتش جز به واسطه این اسم اعظم باز نمی گردد.



حجر:الر تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ وَ قُرْآنٍ مُبینٍ(1)(( الف، لام، راء. این است آیات کتاب [آسمانى‏] و قرآن روشنگر.))

?وَ قُرْآنٍ مُبینٍ? که جامع و ظاهر کننده همه چیز می باشد.



بنی اسرائیل:قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ اْلإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى‏ أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهیرًا(88)((بگو: «اگر انس و جن گرد آیند تا نظیر این قرآن را بیاورند، مانند آن را نخواهند آورد، هر چند برخى از آنها پشتیبان برخى [دیگر] باشند. »))

? قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ اْلإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى‏ أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ? چرا که استعداد کامل حمل آن مخصوص به توست و توئی که در حقیقت قطب عالم بوده و از آنچه از تو فوران می کند به آنها می رسد پس انجام این کار توسط آنان ممکن نبوده و توان تحمل آنرا ندارند و به همین دلیل است که بیشترشان از پذیرش آن امتناع می ورزند.



کهف: فَلَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ عَلى‏ آثارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدیثِ أَسَفًا(6)(( شاید، اگر به این سخن ایمان نیاورند، تو جان خود را از اندوه، در پیگیرىِ [کار]شان تباه کنى.))

? فَلَعَلَّکَ باخِعٌ? [باخع یعنی] هلاک کردن.

? نَفْسَکَ? یعنی به خاطر شدت شوقت به هدایت آنان و تأسف از رویگردانیشان [خودت را هلاک مگردان توضیح اینکه] مهربانی و رحمت به خلق از لوازم محبت الهی و نتیجه آن است. و چون آن حضرت حبیب الله بودند پس از لوازم محبوبیت آن حضرت محبت او به مردم- به خاطر خداوند- بود همچنانکه فرمود: «یحبهم و یحبونه» پس در نتیجه هرکس که خدا را بیشتر دوست بدارد محبت و مهربانیش به خلق بیشتر خواهد بود چرا که محبت به مردم ظل محبت الهی است پس خلق به منزله فرزندان و نزدیکان او و بلکه به منزله اعضاء و جوارح او می باشند پس به این دلیل است که تأسفش به اندازه ای زیاد است که نزدیک است حضرت را بکشد.



طه: اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ لَهُ الأَسمَاءُ الحُْسنى(8) خدایى که جز او معبودى نیست [و] نامهاى نیکو به او اختصاص دارد.

? لَهُ الأَسمَاءُ الحُْسنى? معنی آیه اینکه ما قرآن را از کسی نازل کردیم که متصف به جمیع صفات جمالیه و جلالیه است و از جمعیت ذاتیه ات بهره مند شده است وگرنه پذیرش و تحمل آن برایت مقدور نبود چرا که اثر با مؤثر و صادره با مصدر متناسبند پس چون مصدر آن ذات موصوف به جمیع اسماء حسنی است لازم است که پذیرنده نیز که تویی متصف به جمیع آنها باشی.



انبیاء:* وَ لَقَدْ ءَاتَیْنَا إِبْرَهِیمَ رُشدَهُ مِن قَبْلُ وَ کُنَّا بِهِ عَلِمِینَ(51)((و در حقیقت، پیش از آن، به ابراهیم رشد [فکرى‏]اش را دادیم و ما به [شایستگى‏] او دانا بودیم.))

? وَ لَقَدْ ءَاتَیْنَا إِبْرَهِیمَ? روح.

? رُشدَهُ? [یعنی رشد] مخصوص به او و آنچه که شایسته اوست که همان هدایت به سوی توحید ذاتی و مقام مشاهده خلیلیت حق است.

? مِن قَبْلُ? قبل از مرتبه قلب و عقل که از لحاظ شرف و عزت بر آنها برتری دارد.

? وَ کُنَّا بِهِ عَلِمِینَ? یعنی کمال و فضیلتش را به خاطر شأن عالی اش جز من نمی داند.



انبیاء:قَالَ لَقَدْ کُنتُمْ أَنتُمْ وَ ءَابَاؤُکمْ فى ضلَلٍ مُّبِینٍ(54)قَالُوا أَ جِئْتَنَا بِالحَْقّ‏ِ أَمْ أَنت مِنَ اللَّعِبِینَ(55)قَالَ بَل رَّبُّکمْ رَب السمَوَتِ وَ الأَرْضِ الَّذِى فَطرَهُنَّ وَ أَنَا عَلى ذَلِکم مِّنَ الشهِدِینَ(56)وَ تَاللَّهِ لأَکیدَنَّ أَصنَمَکم بَعْدَ أَن تُوَلُّوا مُدْبِرِینَ(57)فَجَعَلَهُمْ جُذَذاً إِلا کبِیراً لهَُّمْ لَعَلَّهُمْ إِلَیْهِ یَرْجِعُونَ(58)(( گفت: «قطعاً شما و پدرانتان در گمراهى آشکارى بودید. » گفتند: «آیا حق را براى ما آورده‏اى یا تو از شوخى‏کنندگانى؟» گفت: «[نه‏] بلکه پروردگارتان، پروردگار آسمانها و زمین است، همان کسى که آنها را پدید آورده است، و من بر این [واقعیت‏] از گواهانم. و سوگند به خدا که پس از آنکه پشت کردید و رفتید، قطعاً در کار بتانتان تدبیرى خواهم کرد. » پس آنها را -جز بزرگترشان را- ریز ریز کرد، باشد که ایشان به سراغ آن بروند.))

? فى ضلَلٍ مُّبِینٍ? یعنی در حجابهای نوری حق بوده و به مرتبه عین ذات نرسیده اند [و به عبارت دیگر] آنان پرده نشین برزخهای صفاتی اند که به سوی حقیقت احدیت و استغراق در دریای هویت حق تعالی راهی ندارند.

?أَ جِئْتَنَا بِالحَْقّ? یعنی آیا چیزی را که آورده ای به واسطه حق بوده و گوینده اصلی حق تعالی است یا اینکه از جانب خودت است و گوینده آن توئی که در آن صورت گفتارت از روی سرگرمی است و حقیقتی در آن نیست [و به عبارت دیگر] اگر این سخن را از جانب حق می گوئی و سالک طریق اوئی که سختی راست و حتمی است که به واسطه آن از ما برتری و اگر از جانب خودت است که ما از تو برتریم.

? بَل رَّبُّکمْ? یعنی آورنده و گوینده پروردگارتان است همان که با ایجاد و قوام بخشی و حیات و سلوک و نبوت و تعلیم خود پرورنده همه مخلوقاتش می باشد.

? وَ أَنَا عَلى ذَلِکم? که گوینده حقیقی حق تعالی است که رب جمله خلائق است.

?مِّنَ الشهِدِینَ? شهودی که در اینجا ذکر شد، شهود ربوبیت حق تعالی است و گونه [در صورتی که شهود ذاتی بود] از واژه «انا» استفاده نمی کرد چرا که شهود ذاتی فنای محض است که در آن از انیت و دوگانگی خبری نیست و این دوگانگی بعد از فناست که در آن مقام آورنده و گوینده حق تعالی است که خالق جمله خلائق است.

? لأَکیدَنَّ أَصنَمَکم? یعنی صورت اشیاء و اعیان موجوداتی را که خود را صرف خلق و حفظ و اداره آنها نموده اید محو خواهم کرد اما وجودشان را بعد از بازگشت از عین احدیت ذاتیه و روی آوری به سوی کثرت صفاتی خود قبول خواهم کرد.

? فَجَعَلَهُمْ? به وسیله قهر ذاتی و شهود عینی حق تعالی.

?جُذَذاً? یعنی قطعات متلاشی فانی.

? إِلا کبِیراً لهَُّمْ? که همان عین باقی است که حضرت ابراهیم به واسطه آن خلیل نامیده می شود [وگرنه به مقام حبیب الله می رسید]

?لَعَلَّهُمْ إِلَیْهِ یَرْجِعُونَ? یعنی اینکه از او [یا عین باقی حضرت ابراهیم] کسب فیض و نور علم نمایند همچنانکه او از حضرت حق نموده است.



حج:الَّذینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلاّ أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللّهُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللّهِ النّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یُذْکَرُ فیهَا اسْمُ اللّهِ کَثیرًا وَ لَیَنْصُرَنَّ اللّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللّهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ(40)(( همان کسانى که بناحق از خانه‏هایشان بیرون رانده شدند. [آنها گناهى نداشتند] جز اینکه مى‏گفتند: «پروردگار ما خداست» و اگر خدا بعضى از مردم را با بعض دیگر دفع نمى‏کرد، صومعه‏ها و کلیساها و کنیسه‏ها و مساجدى که نام خدا در آنها بسیار برده مى‏شود، سخت ویران مى‏شد، و قطعاً خدا به کسى که [دین‏] او را یارى مى‏کند، یارى مى‏دهد، چرا که خدا سخت نیرومند شکست‏ناپذیر است.))

? یُذْکَرُ فیهَا اسْمُ اللّهِ? [یاد خدا به وسیله اسم اعظم] به واسطه تخلق به اخلاق الهی و اتصاف به صفاتش و دریافت اسرار او و فنا در ذاتش صورت می گیرد.



فرقان:وَ لَوْ شِئْنا لَبَعَثْنا فی کُلّ‏ِ قَرْیَةٍ نَذیرًا(51)(( و اگر مى‏خواستیم قطعاً در هر شهرى هشداردهنده‏اى برمى‏انگیختیم.))

? وَ لَوْ شِئْنا لَبَعَثْنا فی کُلّ‏ِ قَرْیَةٍ نَذیرًا? یعنی از کمال مطلقت که مردم را به وسیله آن به سوی حق فرامی خوانی بر افراد دیگر ارزانی می داشتم و براساس اختلاف استعداد اصناف مردم بر آنها پیامبرانی می گماردم همچنانکه فرمود (ولکل قوم هاد) سپس برای هر گروهی پیامبر متناسب با آنها را برگزیدیم همچنانکه قبل از حضرت رسول اکرم (ص) حضرت موسی (ع) را بر بنی اسرائیل و شعیب را بر اهل مدین و اصحاب ایکه مبعوث نمودیم پس مجاهده ات را آسان نمودیم چرا که مجاهده بر حسب کمال است و هرچه که کمال بزرگتر باشد مجاهده نیز بالاتر خواهد بود چرا که حضرت حق هر گروهی را به اسمی از اسمائش تربیت می کند پس هنگامی که فرد ؟؟؟ مظهر جمیع صفات و متحقق جمله صفات است مجاهده او همراه با همه گروه های امتش و با جمیع صفات الهی لازم است اما ما به خاطر بزرگواری ات و اینکه تو انسان کامل مطلق و قلب اعظم و حائز مقام خاتمیتی در تو اینگونه نخواستیم.





فیض اقدس

بقره:لا یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاّ وُسْعَها لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسینا أَوْ أَخْطَأْنا رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَیْنا إِصْرًا کَما حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِنا رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْکافِرینَ(286)((خداوند هیچ کس را جز به قدر توانایى‏اش تکلیف نمى‏کند. آنچه [از خوبى‏] به دست آورده به سود او، و آنچه [از بدى‏] به دست آورده به زیان اوست. پروردگارا، اگر فراموش کردیم یا به خطا رفتیم بر ما مگیر، پروردگارا، هیچ بار گرانى بر [دوش‏] ما مگذار؛ همچنانکه بر [دوشِ‏] کسانى که پیش از ما بودند نهادى. پروردگارا، و آنچه تاب آن نداریم بر ما تحمیل مکن؛ و از ما درگذر؛ و ما را ببخشاى و بر ما رحمت آور؛ سرور ما تویى؛ پس ما را بر گروه کافران پیروز کن.))

? لا یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاّ وُسْعَها? یعنی جز آنچه می توانند بر آنها تکلیف نمی نهد و طاقتشان را طاق نکرده و از استعدادشان کم نگذارده پس بهره هر فرد از مکاشفات و تجلیات الهی مطابق میزان استعداد ازلی است که به واسطه فیض اقدس به او بخشیده شده.



رعد:اللّهُ یَعْلَمُ ما تَحْمِلُ کُلُّ أُنْثى‏ وَ ما تَغیضُ اْلأَرْحامُ وَ ما تَزْدادُ وَ کُلُّ شَیْ‏ءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ(8)((خدا مى‏داند آنچه را که هر ماده‏اى [در رحم‏] بار مى‏گیرد، و [نیز] آنچه را که رَحِمها مى‏کاهند و آنچه را مى‏افزایند. و هر چیزى نزد او اندازه‏اى دارد.))

? کُلُّ شَیْ‏ءٍ? از کمالات

?عِنْدَهُ بِمِقْدار? معین و براساس قابلیت [به تاویل دوم] استعداد و قوه هر چیزی براساس استعداد مقدر او در ازل است که این استعداد به واسطه فیض اقدس حق بوده و کم و زیاد نمی گردد و معنی (لکل قوم هاد) حق تعالی است همچنانکه فرمود ( انک لا تهدی من اجبت ولکن الله یهدی من یشاء) و این امر به واسطه علم ازلی او به میزان کم وزیاد استعدادها می باشد پس کمالاتش را براساس استعدادها مقدر می فرماید.



مریم: لَقَدْ أَحْصاهُمْ وَ عَدَّهُمْ عَدًّا(94)(( و یقیناً آنها را به حساب آورده و به دقت شماره کرده است.))

? لَقَدْ أَحْصاهُمْ? در ازل به واسطه ایجاد اعیان و استعدادهایشان به وسیله فیض اقدص و نیز ایجاد تعیناتشان به وسیله علم خویش.

? وَ عَدَّهُمْ عَدًّا? پس ماهیات و حقایق آنها همان صورت معلوماتی است که از عدم محض در حضرت علم الهی ظاهر گشته و به واسطه فیض رحمنی در عالم وجود عینی پدیدار می گردند پس چگونه می توانند شبیه و متناسب با اوباشند.



نمل:قُلِ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ سَلامٌ عَلى‏ عِبادِهِ الَّذینَ اصْطَفى‏ آللّهُ خَیْرٌ أَمّا یُشْرِکُونَ(59)(( بگو: «سپاس براى خداست، و درود بر آن بندگانش که [آنان را] برگزیده است. » آیا خدا بهتر است یا آنچه [با او] شریک مى‏گردانند؟))

? قُلِ الْحَمْدُ لِلّهِ? به خاطر ظهور کمالات و تجلیات صفاتی اش به مظاهر مخلوقاتش ( حمد مخصوص به اوست)

?الله? که حمد وخیر و سلام مطلق در ذات اوست.

? أَمّا یُشْرِکُونَ? منظور عوالم وجودی است در صورتی که برای آنان وجود و تأثیری بدانیم چرا که بعداز کمال و قبول مطلق که همان اسم سلام مطلق حضرت حق به اعتبار فیض اقدس است چیزی جز عدم بحث وخالص باقی نمی ماند و چگونه شر خالص و مطلق که نقطه مقابل خیر مطلق است خیر محسوب گردد.





قصص:قالَ ذلِکَ بَیْنی وَ بَیْنَکَ أَیَّمَا اْلأَجَلَیْنِ قَضَیْتُ فَلا عُدْوانَ عَلَیَّ وَ اللّهُ عَلى‏ ما نَقُولُ وَکیلٌ(28)(( [موسى‏] گفت: «این [قرار داد] میان من و تو باشد که هر یک از دو مدّت را به انجام رسانیدم، بر من تعدّى [روا] نباشد، و خدا بر آنچه مى‏گوییم وکیل است. »))

? أَیَّمَا اْلأَجَلَیْنِ قَضَیْتُ فَلا عُدْوانَ عَلَیَّ ? یعنی به هر کدام از این دو برسم گناهی بر من نیست چرا که وظیفه ام فقط تلاش نمودن است و رسیدن به هدف به واسطه استعداد ازلی ام می باشد و به میزان ان تلاش می نمایم پس امر خویش را به خداوند وا می گذاریم که در آن شاهد می باشد.

[به عبارت دیگر] خداوند آنچه را که از کمالات به ما داده واسطه عین ثابت- که از فیض اقدس او می باشد – بر ما ارزانی داشته است. که جز او بر آن آگاهی ندارد و می‌تواند آنرا تغییر دهد.

و کسی قبل از رسیدن به کمالاتش به میزان استعداد خویش واقف نیست چرا که این کمالات از حضرت غیب الغیوب است و خداوند آنرا فقط مخصوص خویش گردانده است.



روم:فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنیفًا فِطْرَتَ اللّهِ الَّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیْها لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللّهِ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النّاسِ لا یَعْلَمُونَ(30)(( پس روى خود را با گرایش تمام به حقّ، به سوى این دین کن، با همان سرشتى که خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرینش خداى تغییرپذیر نیست. این است همان دین پایدار، ولى بیشتر مردم نمى‏دانند.))

? فَأَقِمْ وَجْهَکَ? برپای داشتن دین همانا ناخالص نمودن خویش از ماسوی الله است در حالیکه فقط بر توحید پایدار مانده وتوجهی به نفس خویش وغیر حق ننماید و در این صورت است که سلوک ودین و طریقتش الهی می گردد چرا که غیر حق را موجود نمی داند.

?حَنیفًا? یعنی روی گردان از ادیان باطل است که همان اثبات غیر وشریک قراردادن آنها برای حق است.

? فَطَرَ النّاسَ? [منظور اینکه] او را ملزم به فطرت الهی می داندو این همان حالت صفا وپاکی ازلی است که حقیقت انسان با آن عجین گشته است و این دین قیم ازلی و ابدی است.

که هرگز از پاکی ازلی خود تغییر و تبدیلی نمی یابد و محض تو چند فطری است و این فطرت اولی به واسطه فیض ( قدس ایجاد می گردد- که فیض اقدس نیز از عین ذات الهی سرچشمه می گیرد – پس هر که بر توحید پای بفشارد انحرافش از توحید واحتجابش از حق ممکن نخواهد بود چرا که انحراف و احتجاب از حق به واسطه آلودگی های جسمانی وعوارض طبیعی قبل از تولد یا به واسطه تربیت و عادت صورت می گیرد.



احزاب:النَّبِیُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ وَ أُولُوا اْلأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى‏ بِبَعْضٍ فی کِتابِ اللّهِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُهاجِرینَ إِلاّ أَنْ تَفْعَلُوا إِلى‏ أَوْلِیائِکُمْ مَعْرُوفًا کانَ ذلِکَ فِی الْکِتابِ مَسْطُورًا(6)(( پیامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر [و نزدیکتر] است و همسرانش مادران ایشانند، و خویشاوندان [طبقِ‏] کتاب خدا، بعضى [نسبت‏] به بعضى اولویّت دارند [و] بر مؤمنان و مهاجران [مقدّمند]، مگر آنکه بخواهید به دوستان [مؤمن‏] خود [وصیّت یا] احسانى کنید، و این در کتاب [خدا] نگاشته شده است.))

? النَّبِیُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ? چرا که او در حقیقت مبدا وجود وکمالات آنها ومنشا دو فیض اقدس استعدادی و مقدس کمال می باشد پس او پدر حقیقی آنها نیست و به این جهت است که زنان ان حضرت مادران امتند و رعایت حرمت آنها بر امت لازم است آن حضرت در هنگام فطرت واسطه بین آنها وحضرت حق است و کمالاتش از اوست چرا که فیض حق تعالی بدون او به مردم نمی رسد زیرا که او حجاب اقدس و یقین اول است همچنانکه می فرمایند ( اول ما خلق الله نوری) و اگر او را بیشتر از خود دوست نداشته باشند به واسطه نفسشان از او محجوب گشته ونجات نمی یابند چرا که نجاتشان فناء در اوست که مظهر اعظم حق می باشد.



زمر:قُلْ لِلّهِ الشَّفاعَةُ جَمیعًا لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ(44)(( بگو: «شفاعت، یکسره از آنِ خداست. فرمانروایى آسمانها و زمین خاصّ اوست؛ سپس به سوى او باز گردانیده مى‏شوید. »))

? قُلْ لِلّهِ الشَّفاعَةُ جَمیعًا? به دلیل اینکه زمینه قبول شفاعت شفیع نیز از اوست و این زمینه سازی به وسیله فیض اقدس اوست پس قبول و تأثیر از آن حق است که فرمانروای مطلق ملک هستی است.






توحید صفاتی وافعالی

اعراف: قالَ فَبِما أَغْوَیْتَنی َلأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَکَ الْمُسْتَقیمَ(16)((گفت: «پس به سبب آنکه مرا به بیراهه افکندى، من هم براى [فریفتن‏] آنان حتماً بر سر راه راست تو خواهم نشست.))

? فَبِما أَغْوَیْتَنی? [آیه شریفه نشانگر این موضوع است که ] شیطان قسم می خورد. چرا که فقط محجوب از ذات احدیت است نه صفات و افعال حق تعالی پس به دلیل اینکه افعال را از خداوند دیده و با دیده تعظیم به آنان می نگرد به عزت حق تعالی قسم یاد می کند فی قوله (فبعزتک لاغوینهم اجمعین).



احزاب: هُوَ الَّذی یُصَلّی عَلَیْکُمْ وَ مَلائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ کانَ بِالْمُؤْمِنینَ رَحیمًا(43)(( اوست کسى که با فرشتگان خود بر شما درود مى‏فرستد تا شما را از تاریکیها به سوى روشنایى برآورد، و به مؤمنان همواره مهربان است.))

? هُوَ الَّذی یُصَلّی عَلَیْکُمْ? یعنی به میزان پاکی و صفای شما تجلیات افعالی و صفاتی اش را – ونه تجلیات ذاتی – [بر شما درود می فرستد چرا که با ؟؟؟ ذات خویش همه را می سوزاند همچنانکه جبرئیل (ع) فرمود (لودنوت أنمل? لاحترقت]





مراتب غیب

انعام:وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها إِلاّ هُوَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاّ یَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ فی ظُلُماتِ اْلأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاّ فی کِتابٍ مُبینٍ(59)(( و کلیدهاى غیب، تنها نزد اوست. جز او [کسى‏] آن را نمى‏داند، و آنچه در خشکى و دریاست مى‏داند، و هیچ برگى فرو نمى‏افتد مگر [اینکه‏] آن را مى‏داند، و هیچ دانه‏اى در تاریکیهاى زمین، و هیچ تر و خشکى نیست مگر اینکه در کتابى روشن [ثبت‏] است.))

? وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ ? بدان که غیب دارای مراتبی است که اولین مرتبه آنها ((غیب الغیوب)) است که همان علم الله است که غیب اولی نیز نامیده می شود. در مرتبه بعد غیب عالم ارواح است که همان نقش بستن صورت های کلی - هر چیزی که وجود دارد و به وجود خواهد آمد ( از ازل تا ابد) – در اولین عالم عقلی است که همان روح عالم و قضاء سابق است و در حالت کلی ام الکتاب نامیده می شود. سپس غیب عالم قلوب است و آن نقش بستن تمام صور به صورت تفصیلی – شامل کلی و جزئی- در عالم نفس کلی که قلب عالم است و لوح محفوظ نامیده می شود. در مرتبه بعد غیب عالم خیال قرار دارد که نقش بستن کائنات در نفوس جزئی فلکی می باشد که این عالم در زبان شرع ( اسماء دنیا) نامیده می شود چرا که نزدیکترین مرتبه غیب عالم به شهادت و لوح قدر الهی است[لوح قدرهمان تفصیل قضاء الهی است] (و منظور از علم الهی همانا) عنایت اولی است که عبارت از احاطه حق تعالی بر همه اشیاء، که این احاطه به واسطه حضور ذات او در همه این عوالم انجام می گیرد [توضیح اینکه] به واسطه عین ثابته آنها بر همه آن صورتها علم می یابد به طوریکه ذره ای در آسمانها و زمین از علم او خارج نیست.

پس اگر مفاتح جمع مفتح (به فتح میم) و به معنی مخزن باشد پس معنی آیه این است که به واسطه حضور ذات حق در تمامی مراتب، جمله این خزائن که شامل همه مراتب غیوب است از آن اوست

? لا یَعْلَمُها إِلاّ هُوَ? حال اگر مفاتح جمع مفتح ( به کسر میم) و به معنی کلید باشد پس معنای آیه اینگونه است که : درهای این مخازن غیب بسته است و کلید آنها بدست اوست و کسی جز او به محتویات آنها علم ندارد اما وسائل ظهور و بروز آنها ازجایگاهشان به سوی عالم شهادت به دست قدرت اوست و این تصرف در مخازن فقط منحصر به اوست وکسی نمی تواند از آنها اطلاع یابد و این مفاتح همان اسماء الله می باشند و منظور از کتاب مبین در این آیه، سماء دنیا است و این به دلیل تعین جزئیات درآن می باشد.

بررسی نقش دولت در زمینه سازی توسعه فن آوری اطلاعاتی با مطالعه موردی ایـران1370-1384

بررسی نقش دولت در زمینه سازی توسعه فن آوری اطلاعاتی با مطالعه موردی ایـران13701384
دسته بندی حقوق
بازدید ها 12
فرمت فایل docx
حجم فایل 642 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 100
بررسی نقش دولت در زمینه سازی توسعه فن آوری اطلاعاتی با مطالعه موردی ایـران1370-1384

فروشنده فایل

کد کاربری 4674
کاربر

بررسی نقش دولت در زمینه سازی توسعه فن آوری اطلاعاتی با مطالعه موردی ایـران1370-1384

توسعه فناوری ارتباطات و اطلاعات و نگرش نوین به این توسعه از طریق مکانیسم اینترنت و صفحات وب متغیر‌های جدیدی را در زندگی جاری جامعه ایرانی در طول دهه اخیر پدید آورده که بر استراتژی برنامه‌های اقتصادی و اجتماعی دولت جمهوری اسلامی تأثیر گذار شده است. این تغییر و دگرگونی مبتنی بر شیوه‌های ارتباطی و بهره‌جویی از گونه‌های این ارتباط در فضای مجازی با انعکاس نظریات متنوع است. تغییرات مزبور چالش‌های چندی را برای سیاستگزاران اجرایی در جامعه اندیشمند و به نحو طبیعی در ساختار فرهنگی، فنی و شکوفایی اقتصادی فراهم آورده که با موازین فعلی اقتصاد صنعتی دولت در تقابل واقع شده و بر این قرار بسیاری از متفکرین مسائل اجتماعی سعی در همگرایی این موضوع با فرصتهای حاصله دارند. تغییر در مبانی سنن اطلاعاتی موجبات ظهور روش‌های جدیدی از تبادل نظریات در تکوین توسعه ملی را فراهم آورده که با توجه به سازگاری نوین طرح‌های ملی در چارچوب فناوری ارتباطات و اطلاعات قابلیت همخوانی دارد. بر این مبنا انطباق این سیاستگزاری با توجه به جامعه ایرانی از منظر دولت جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر فرایند و مفهوم نوینی از توسعه اجتماعی تلقی می‌شود که در بخش‌های مختلف این پایان نامه مورد ارزیابی قرار می‌گیرد.

با توجه به حیطه نظارت وگستره قلمرو دولت در جامعه وامکانات مادی ومعنوی که در اختیار دارد تا چه حد توانسته است بستر علمی وفرهنگی واجتماعی برای ورود کشور به عصر اطلاعات وارتباطات و استفاده از فن آوری اطلاعات فراهم کند

ثانیاً اقداماتی که دولت در زمینه توسعه شبکه های رایانهای واینترنتی وتعامل با شهروندان از طریق سیستم های الکترونیکی انجام داده است بصورت کار بردی بررسی شود

ثالثاً امروزه فراگیر شدن استفاده از فن آوری های اطلاعاتی وارتباطاتی نظیر اینترنت وپست الکترونیکی منجر به تشکیل سازمان های نوین شده که با اشکال سنتی متفاوت است لذا تکنولوژی اطلاعات برای موفقیت در برنامه های توسعه اقتصادی وسیاسی واجتماعی ضرورت دارد بنابر این برای توفیق کشور در عرصه های اطلاعات وتجهیز لوازم آن حیاتی است

فهرست مطالب

فصل اول : کلیات تحقیق
الف): بیان مسئله و تعریف آن
ب) : بررسی پیشینه و ادبیات تحقیق
ج) : هدف پژوهش
د) : پرسش اصلی پژوهش
ه) : فرضیه های تحقیق
و) : تعاریف نظری و عملیاتی مفاهیم و متغیرها
ز) : روش تحقیق و گردآوری داده ها
ح) : حدود و قلمرو پژوهش
ط) : موانع، مشکلات و محدودیتهای تحقیق
ی) : سازماندهی پژوهش
فصل دوم: چهارچوب نظری
گفتار اول : مباحث مفهومی و نظری توسعه
الف : مروری بر مباحث نظری پیرامون توسعه
الف – ۱: نظریات توسعه ( رهیافت نوسازی )
الف-۲- : نظریات وابستگی ( رهیافت رادیکال)
ب : مباحث نظری پیرامون دولت ونقش آن در فرایند توسعه
ب-۱-: دولت و روند توسعه در جوامع اروپائی
ب-۲-: دولت و روند توسعه در کشور ای پیرامون
گفتار دوم : دیدگاه های مختلف پیرامون ماهیت دولت درجهان سوم
الف:حمزه علوی و نظریه استقلال نسبی دولت در جوامع پیرامونی
ب : تیلمان اورس و نظریه دولت پیرامونی
ج :اودانل و نظریه دولت اقتدار گرای دیوان سالار
د :خاورمیانه و الگوی دولت رانتیر
گفتار سوم : مباحث نظری ومفهومی اطلاعات وفناوری
الف : اطلاعات
الف -۱ : ضرورت اطلاعات :
الف -۲ : ارزش اطلاعات :
الف -۳ : معیار ها ی مفید بودن اطلاعات
الف -۴ :سازماندهی اطلاعات:
الف -۵ : مشخصات عصر اطلاعات
الف -۶ : عصر اطلاعات عصر دگرگونی ها
ب : فن آوری اطلاعات
ب -۱- :اجزاء فن آوری اطلاعات:
ب-۱-۱- :کامپیوتر
ب-۱-۲- : شبکه های ارتباطی
ب-۱-۳- : معلومات خاص
ج : وظایف فن آوری اطلاعات
ج -۱- : فواید فن آوری اطلاعات
گفتار چهارم:مباحث نظری ومفهومی دولت الکترونیک
مقدمه:
تعاریف و مفاهیم دولت الکترونیک
فصل سوم: تاریخچه سیر توسعه اطلاعات در جهان
گفتاراول
الف : تاریخچه
الف-۱- : موج اول: عصر کشاورزی
الف -۲- : موج دوم: عصر صنعت
الف -۳- : موج سوم؛ عصر اطلاعات
الف -۴- : موج چهارم؛ عصر مجازی
گفتار دوم: ارتباطات ونقش آن در توسعه
الف :ارتباطات و توسعه
ب :ارتباطات سلطه بخش یا ارتباطات توسعه بخش
ب-۱- : ارتباطات توسعه بخش (خوش بینانه)
ب-۲- : ارتباطات سلطه بخش (بدبینانه)
ب-۳- : اینترنت
ب-۳-۱- : کارکردهای اینترنت
ب-۳-۲- : خدمات اینترنت
ب-۳-۳- : اینترنت و توسعه
ب-۳-۳-۱- : توسعه فرهنگی و اینترنت
ب-۳-۳-۲- : توسعه اجتماعی و اینترنت
ب-۳-۳-۳- : توسعه سیاسی و اینترنت
ب-۳-۳-۴- : توسعه اقتصادی و اینترنت
گفتار سوم : توسعه فناوری اطلاعات
الف : توسعه فناوری اطلاعات
الف-۱- : ابعاد توسعه فناوری اطلاعات
الف-۲- : فناوری اطلاعات ومزیتهای جدید
الف-۳- : فناوری اطلاعات در سایر کشورها
گفتار چهارم : چالش های اصلی توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات درایران و جهان سوم
الف : چالش های اصلی توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در ایران
الف-۱- : چالش های فرهنگی توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات (مدیران و توده مردم)
الف-۲- : چالش نیروی انسانی آموزش، پژوهش و اشتغال
الف-۳- : چالشهای زیر ساختی (مخابراتی، تجاری،حقوقی، امنیتی و غیره)
الف-۴- : بازار، تقاضا و سرمایه گذاری
ب : چالش های کشور های جهان سوم در عصر اطلاعات و ارتباطات
فصل چهارم : ایران و فناورى اطلاعات و ارتباطات
مقدمه
گفتار اول : فناورى اطلاعات و ارتباطات در ایران
الف : قانون برنامه چهارم توسعه درباره فناورى اطلاعات در ایران
الف -۱- : توسعه ((ICT فناوری ارتباطات و اطلاعات در ایران
الف-۱-۱- : محورهای برنامه توسعه ملیICT
الف-۱-۲- : محورهای اصلی اهدافICT
الف -۲- : توسعه کاربری فنّاوری اطّلاعات و ارتباطات ایران(تکفایک )
الف-۳- : توسعه کاربری فنّاوری اطّلاعات و ارتباطات ایران(تکفادو )
ب : نقش دولت جمهوری اسلامی ایران در توسعه فن آوری اطلاعات در ایران
ب -۱- : وظایف وزارت ارتباطات وفناوری اطلاعات در ایران
ب-۲- : مسائل اساسی توسعه فن آوری اطلاعاتی در ایران
ب-۳- : فایده توسعه فن آوری اطلاعاتی برای ایران
ب-۴- : نگرش نوین به زیر ساخت‌های توسعه فن آوری اطلاعاتی در ایران
ب-۵- : استراتژی‌ دولت جمهوری اسلامی ایران در بنیاد وتوسعه فن آوری اطلاعاتی
ب-۶- : چشم انداز توسعه فناوری اطلاعات در ایران
گفتار دوم: مدیریت فناوری اطلاعات در ایران
الف : مدیریت فناوری اطلاعات در ایران
الف-۱- : گروه تشکیلات
الف-۲- : گروه بودجه
الف-۳- : گروه توسعه مدیریت ، آموزش و بهسازی، بهره وری و نکریم ارباب رجوع
گفتار سوم : انجمن شرکت های انفورماتیک ایران
مقدمه
الف : اهداف
الف -۱- : همکاری با دولت
الف-۲- : همکاری‌های خارجی
ب : ارکان انجمن
ب-۱- : اهم فعالیت کمیته‌های انجمن
ب-۱-۱- : کمیته نرم‌افزار
ب-۱-۲- : کمیته سخت افزار
ب -۱-۳- : کمیته اینترنت
ب-۱-۴- : کمیته رفاه صنفی
ب-۱-۵- : کمیته اطلاع‌رسانی و امور بین‌الملل
ب-۱-۶- : پایگاه اطلاع‌رسانی انجمن (Website )
ب-۱-۷- : کمیته حل اختلاف
فصل پنجم :دولت الکترونیک وایران
گفتاراول: دولت الکترونیک
الف : دولت الکترونیک
الف-۱- : موضوعها دولت الکترونیک
الف-۲- : اهداف دولت الکترونیک
الف-۳- : الزامات دولت الکترونیک
الف-۴- : پشنیازهای دولت الکترونیک
الف-۵- : ساختار دولت الکترونیک
الف-۶- : کاربردها و رویکردهای دولت الکترونیک
ب : جنبه های مختلف دولت الکترونیک
ب-۱- : دولت الکترونیک از دید شهروندان
ب-۲- : دولت الکترونیکی از دید بخش دادو ستد
ب-۳- : دولت الکترونیک از دید دولت
ج :مدلهای ارزیابی دولت الکترونیکی
ج-۱- : مدلی برای ارزیابی دولت الکترونیکی در کشورها
ج-۲- : مدلهای پیاده سازی دولت الکترونیک
ج-۳- : مدلهای سازمان ملل، لاینه و لی و گــــروه گارتن برای پیاده سازی دولت الکترونیکی
د-: مراحل پیاده سازی دولت الکترونیکی
د-۱- : پیاده‌سازی موفق دولت الکترونیک گفتار دوم
ه : معایب و چالش های استقرار دولت الکترو نیکی
گفتار دوم
الف : دولت الکترونیک در ایران
الف-۱- : چشم انداز دولت الکترونیکی درایران
الف-۲- : نیاز های کشور درزمینه پیاده سازی دولت الکترونیکی در ایران
الف-۳- : اهداف دولت الکترونیکی درایران
الف-۴-:راهبردهای پیاده سازی دولت الکترونیکی درایران
گفتار سوم:تحقق دولت الکترونیکی در ایران
الف :اتوماسیون فعالیتهای اختصاصی
ب :اتوماسیون فعالیتهای عمومی
ج : فراگیرنمودن بهره‌گیری از شماره ملی و کد پستی
د : سازکارهای هدایت و هماهنگی در اجرای مصوبه
ه : آموزش کارکنان دولت در زمینه فنآوری اطلاعات
فصل ششم:تجارت الکترونیک،بانکداری الکترونیک و نشرالکترونیک
گفتاراول : تجارت الکترونیکی
الف : تجارت الکترونیکی چیست
الف-۱- : قدمت تجارت الکترونیکی
الف-۲- : تجارت الکترونیکی در جهان امروز
ب :مزایای استفاده از تجارت الکترونیکی
ب-۱- : بستر مناسب اطلاعاتی و ارتباطی
ب-۲- : حذف نسبی واسطه ها
ب-۳- : افزایش قدرت خریداران و پیدایش بازارهای جدید برای تولید کنندگان
ب-۴- : سفارشی کردن محصولات و خدمات پشتیبانی قوی
ب-۵- : پیدایش مؤسسات اقتصادی نوپا و رقابت سراسری
گفتار دوم :
الف: مدل‌های گوناگون تجارت الکترونیکی
الف-۱- : مدل B2B
الف-۲- : مدل‌های B2C وC2B
الف-۳- : مدل C2C
الف-۴- : مدل‌های در ارتباط با دولت
ب :منظرهای تجارت الکترونیکی
ب-۱- : حجم مبادلات الکترونیکی و سرعت گسترش آن
ب-۲- : گریزناپذیر بودن تجارت الکترونیکی
ب-۳-: تجریه کشورها در زمینه سیاست تجارت الکترونیکی
ب-۳-۱- : اتحادیه اروپایی
ب-۳-۲- : کشورهای آسه آن
ج : توجیه اقتصادی راه اندازی تجارت الکترونیکی در کشور
ج-۱- : منافع
ج-۲- : هزینه‌ها
د : موانع و چالشها راه اندازی تجارت الکترونیکی در کشور
ه : رویکرد دولت جمهوری اسلامی ایران تجارت الکترونیکی
گفتار سوم :
الف : بانکدای‌ الکترونیک
ب : بانکداری‌ الکترونیک‌ در ایران‌
ب-۱- : لزوم‌ ایجاد اتوماسیون‌ بانکی‌ در ایران
ب-۲- : اهداف‌ اتوماسیون‌ بانکی‌ در ایران
ب-۳- : اتوماسیون‌ جامع‌ بانکی‌ در ایران‌
ج :مرکز شتاب
ج-۱- : وظایف‌ سیستم‌ شتاب
ج-۲- : شکل‌گیری‌ شبکه‌ شتاب‌ از آغاز تا امروز
ج-۳- : مزایای‌ شبکه‌ شتاب
ج-۴- : شتاب‌ از زبان‌ آمار
د : نشر الکترونیکی
نتیجه گیری
پیشنهادات و توصیه های پایان نامه
منا بع وماخذ

جزوه درسی:فصل 1 تا 16 زمینه های روانشناسی هیلیگارد

جزوه ی کتاب بسیار معتبر زمینه های روانشناسی هیلیگارد فصل 1 تا فصل16
دسته بندی جزوه های درسی
بازدید ها 115
فرمت فایل zip
حجم فایل 11336 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 75
جزوه درسی:فصل 1 تا 16 زمینه های روانشناسی هیلیگارد

فروشنده فایل

کد کاربری 4457
کاربر

دراین جزوه به صورت بسیار کاربردی و مفید 16 فصل اول زمینه روانشناسی هیلیگارد نوشته و نکته برداری و خلاصه شده است.تالیف شده توسط دکتر محمدی.

تمدن اسلامی چکیده تمدّن اسلامی از زوایا و ابعاد گوناگون مورد توجه اندیشمندان

بیمارستان شهید محمد علی ‌رجایی با اهدا‌‌ی زمین وبنا توسط مرحوم یدالله دهستانی وبا مالکیت دولتی از سال 1345درحصارک کرج به صورت درمانگاه شروع به کارنموده است
دسته بندی حسابداری
بازدید ها 70
فرمت فایل doc
حجم فایل 68 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 84
تمدن اسلامی چکیده تمدّن اسلامی از زوایا و ابعاد گوناگون مورد توجه اندیشمندان واقع شده و کتاب ها و مقالات متعدّد و متنوّعی در این زمینه به رشته تحر

فروشنده فایل

کد کاربری 1024
کاربر

گزارش کارآموزی رشته حسابداری در بیمارستان شهید رجایی کرج


تاریخچه:
بیمارستان شهید محمد علی ‌رجایی با اهدا‌‌ی زمین وبنا توسط مرحوم یدالله دهستانی وبا مالکیت دولتی از سال 1345درحصارک کرج به صورت درمانگاه شروع به کارنموده است. از سال 1361 با دایرنمودن بخش داخلی و اورژانس با تعداد 100 تخت به فعالیت خود ادامه داده است ، زیر بنای بیمارستان در ابتدا ،1374 متر مربع بوده ، که با گسترش فضای فیزیکی‌در سالهای 66 و 77 هم اکنون مساحت کل زمین بیمارستان 7750 متر مربع و زیر بنای 6000 متر مربع میباشد.
درحال حاضر با ایجاد تمهیداتی پروژه های سی تی اسکن ،گاما اسکن ( پزشکی هسته‌ای ) جراحی قلب بازوآنژیوگرافی وفیزیوتراپی‌درحال راه اندازی می باشدکه با مساعدت افراد خیردرقالب شرکتهای خاور میانه و… صورت خواهد گرفت .
بخش ها:
بیمارستان شهید رجایی با 192 تخت مصوب و 133 تخت فعال دارای بخش های داخلی زنان و مردان (داخلی عفونی و داخلی مغز و اعصاب ) ، بخش های ویژه ( سی تی یووپست سی سی یو و آی سی یو ) بخش دیالیز و بخش فوریت های پزشکی بوده و آماده ی ارائه ی خدمات به مراجعین محترم می باشد .
بخش های داخلی :
بخش های داخلی زنان و مردان با داشتن 62 تخت فعال دردوبخش مجزا با به‌کارگیری متخصصین سرشناس وخوشنام درگرایش های داخلی ، عفونی‌، داخلی مغزواعصاب ، رادیولوژی ، گوارش ، نفرولوژی، وپرستاران ما‌هرو ورزیده باداشتن امکانات وتجهیزات پزشکی وغیرپزشکی به مراجعین سرویس دهی نموده وبه منظور بهبودکیفی وضعیت ساختمانی وتجهیزاتی به صورت‌روزانه ، ماهیانه و سالیانه تحت نظارت وبازرسی سوپروایزران بیمارستان بوده است وطبق برنامه ریزی واجرای مناسب صورت می گیرد .

بخش های سی سی یوو پست سی سی یو :
بیمارستان شهید رجایی با داشتن‌دو بخش سی سی یو و دو بخش پست سی سی یو واتاق پیسینگ به‌عنوان بزرگترین بلوک غرب استان تهران پذیرای بیماران عزیز بوده و با به کارگیری پزشکان وپرستاران دلسوزوآخرین دستاورهای‌ تجهیزات پزشکی‌درراستای ارائه ی خدمات مربوط فعالیت می کند .
بخش آی سی یو:
بیمارستان شهید رجایی در سطح شهرستان کرج به عنوان تنها مرکز درمانی دارای بخش آی سی یو داخلی می باشد.
بخش دیالیز :
این بخش با به کارگیری پزشک فوق تخصص نفرولوژی و پرستاران آموزش دیده در قالب چهار شیفت کاری درتمام ایام هفته نسبت به ارائه ی سرویس به بیماران دیالیزی اقدام می نمایند.
بخش فوریت های پزشکی :
بخش فوریتهای پزشکی با داشتن 18 تخت فعال درقالب اتاق های احیاء قلبی، ریوی، تحت نظر، نوار قلب ،تزریقات وداروخانه ی اورژانس به صورت شبانه‌روزی فعال بوده و با به‌کارگیری پزشکان عمومی به ارائه‌ی خدمات درمانی به بیماران مبادرت می ورزد .
کلینیک های تخصصی:
کلینیک تخصصی ‌بیمارستان شهید رجایی طبق برنامه‌ی تنظیم شده درتمام ایام هفته به‌ جزایام تعطیل جهت انجام خدمت به عموم مردم آماده بوده وشامل تخصص‌های زیر میباشد :

فهرست:
مقدمه
فصل اول
تاریخچه
بخش ها
کلینیک های تخصصی
شرکتها و سازمانهای طرف قرارداد با بیمارستان
نیروی انسانی
چارت سازمانی
شرح وظایف امور مالی
شرح وظایف امور اداری
فصل دوم
بخش اول : اصول حسابداری
مراحل به بارآمدن هزینه
تنظیم اسناد حسابداری
نمونه سند هزینه فرم
توضیحات سند هزینه فرم
نمونه مثال های سند هزینه
توضیحات
نمونه مثال های روکش سند
ثبت دفتر روزنا مه
انتقال به دفاتر کل
بخش دوم: طرح کارانه ی پزشکان
طرح کارانه ی پزشکان
نمونه مثالی از طرح کارانه
توضیحات طرح
بخش سوم: حقوق و دستمزد
توضیحات حکم کارگزینی
نمونه مثال هایی از حقوق و دستمزد
فصل سوم
نمونه ی کلی یک سند هزینه
سند حسابداری مربوط به سند صفحه ی 31
سند حسابداری طرح کارانه ی پزشکان در مهر 84 مربوط به مثال صفحه 59
سند حسابداری پرداخت حقوق پرسنل در آبان 1385
ضمایم

تحقیق با موضوع زمینه های ظهور هوش مصنوعی و سیستمهای خبره

تحقیق با موضوع زمینه های ظهورهوش مصنوعی وسیستمهای خبره 170صفحه قالب ورد قابل ویرایش
دسته بندی کامپیوتر و IT
بازدید ها 23
فرمت فایل doc
حجم فایل 712 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 170
تحقیق با موضوع زمینه های ظهور هوش مصنوعی و سیستمهای خبره

فروشنده فایل

کد کاربری 23114
کاربر

توضیحات:

تحقیق با موضوع زمینه های ظهورهوش مصنوعی وسیستمهای خبره

170صفحه قالب ورد قابل ویرایش

بخشی ازمتن:

چکیده:

انسان هرزمانی که برای انجام کاری نیازبه یک یاترکیبی ازسه خصیصه سرعت،دقت وقدرت داشته به سمت تهیه،ساخت یا اختراع ماشینی رفته است.

اگراین تعریف رابپذیریم که ماشین ابزاری ساخته انسان جهت انجام کاریاکارهائیست ،کامپیوتر نیز یک ماشین است امابایک تفاوت اساسی وآن اینکه برخلاف اغلب ماشینها،کامپیوتربجای ماده بااطلاعات سروکاردارد.

کارباکامپبوتربااطلاعات چندجنبه دارد،اولا به عنوان یک ماشین محاسبه ،سریع ،دقیق وقوی میتواند اعمال ریاضی را درمورداعداد وارقام اعمال نماید.ثانیا بعنوان یک ماشین اطلاعاتی میتواندازهرابزار دیگری سریعتر ،دقیقتروقویتراطلاعات رقمی و حرفی راکسب ،ذخیره ،پردازش و منتقل نماید.ثالثا باتبدیل اصوات وتصاویر به کدهای رقمی توانسته بزرگترین انقلاب رادرارتیاطات باعث گردد.وبالاخره درحیطه ای که خاص انسان تصور میشد،یعنی (هوشمندی) واردعمل شده است.اگرچه تعریف دقیق هوش وهوشمندی ممکن نیست اما می توان زمینه هایی محدودتری را تعریف نمودمثل سیستمهای خبره ،منطق ،پردازش زبانهای طبیعی ،یادگیری،تشخیص الگوها،روباتیک و... همه این مقولات نو مربوط به دانش نوینی به نام(هوش مصنوعی ) میباشد،که در50 سال عمرخودیکی از مطرح ترین و انقلابی ترین موضوعات علمی بوده وبدون شک ژرفترین اثرات را برتمدن انسانی خواهد گذاشت.

دریک کلام اگرقرن آینده قرن اطلاعات وماشین آن کامپیوتر،باید دانش آن قرن را (هوش مصنوعی)دانست.

مقدمه

این نوشته درباره سیستم های مبتنی بر دانش یا سیستم های خبره است که تاکنون ایجاد شده اند . این قبیل سیستم ها زمینه اصلی بررسیشان مرهون رشته دیگری از مطالعات یعنی هوش مصنوعی می باشد. ایده های هوش مصنوعی به عنوان یک زمینه جدید برای بررسی و مطالعه در دهه 1940 شکوفا شد . بیش از 50 سال از موفقیت هایی که در زمینه هوش مصنوعی حاصل شده است می گذرد که در این مدت شکست هایی نیز تجربه شده است . این فصل با یک تاریخچه مختصر در مورد هوش مصنوعی و سیستم های مبتنی بر دانش شروع می شود به طوریکه خواننده بتواند درک درستی از مسائل این شاخه استدلالی از علم کامپیوتر بدست آورد.

مقدمات هوش مصنوعی

تحقیق در مورد هوش مصنوعی در دهه 1940 که مصادف با پدیدار شدن اولین نسل از کامپیوترها در مراکز تحقیقاتی بود شروع شد . اصول اولیه ماشین منطق که در ریاضیات پایه ریزی شده بودبا تلاش کرت گاول ، آلونز و چرچ آلن تورنیگ مهیا شد . همچنین وایت هدراسل در سال 1913 به تولید روشهای صوری در استدلال منطقی کمک شایانی کرد . تحقیق عمده همه این افراد روی موضوع حاسبهای احتمالی وپیشنهادی متمرکز می شد .

فهرست برخی ازمطالب:

چکیده ------------------------------------------------------------------ 1
فصل اول :زمینه های ظهور هوش مصنوعی وسیستمهای خبره
مقدمه --------------------------------------------------------------- 3
مقدمات هوش مصنوعی -------------------------------------------------- 4
برنامه های هوش مصنوعی برای حل مسائل عمومی ------------------------------- 4
پیدایش KBS -------------------------------------------------------- 4
فصل دوم : مفاهیم اساسی سیستم خبره
مقدمه --------------------------------------------------------------- 7
تعریف سیستم خبره ----------------------------------------------------- 9
فواید استفاده از سیستم خبره ---------------------------------------------- 12
سیستم های خبره به عنوان سیستم های پشتیبانی تصمیم گیری ----------------------- 14
ویژگیهای سیستم خبره ----

چکیده ------------------------------------------------------------------ 1
فصل اول :زمینه های ظهور هوش مصنوعی وسیستمهای خبره مقدمه --------------------------------------------------------------- 3 مقدمات هوش مصنوعی -------------------------------------------------- 4 برنامه های هوش مصنوعی برای حل مسائل عمومی ------------------------------- 4 پیدایش KBS -------------------------------------------------------- 4
فصل دوم : مفاهیم اساسی سیستم خبره مقدمه --------------------------------------------------------------- 7 تعریف سیستم خبره ----------------------------------------------------- 9 فواید استفاده از سیستم خبره ---------------------------------------------- 12 سیستم های خبره به عنوان سیستم های پشتیبانی تصمیم گیری ----------------------- 14  ویژگیهای سیستم خبره ----